کاوه

اخیرا وسایل خونه نام گذاری جدید شده توسط فرزند سالار ما البته زیاد سخت هم نشده چون یا مامانن یا بابا یا کاوه غیر اینا دیگه کسی وجود نداره من اصلا وسطی نیستم بازم من بنفش رنگه نیستم البته فقط به اسباب بازیهاش بسنده نکرده حتی به جا حبوبات کوچیک و بزرگ یا قابلمه هم رحم نکرده و طبق معمول زشترین و چاق ترینشون منم ...

بالاخره بوی ماه مهر هم تو خونه ما پیچید و گل ما هم خودشو اماده کرد برای ورود به مقطع جدید زندگیش با کلی تحقیقات و رایزنی و مشاوره ما بالاخره تصمیم گرفتیم پیش دبستانی پسرکمون در مدرسه باشه تا مهد اونم به دلایل مختلف که فکر کنم چند باب بشه و من عاجز از گفتنشون فکر کنم در خرید این نوع کیف باید صرف نظر کنم به پشت بندازه کج میشه پسرک دست بگیره میکشه رو زمین البته در کنار مدرسه  ما فوق برنامه هم ادامه میدیم ژیمناستیک و کاراته موقع تعطیلی مدرسه جشن کوچک ما به مناسبت اولین روز مدرسه و همچنین زیرلفظی پسرک که باید برام کادو بخرید ما هم زرنگ شدیم و دیگه کادوها و اسباب بازی ها را در لوازم تحریر فروشی ها پید...

نیمایوشیج تو تولد یکسالگی پسرش نوشت : پسرم یک بهار یک تابستان یک پاییز و یک زمستان را دیدی از این پس همه چیز تکراریست جز مهربانی و ما به لطف خدا این پنج سال سراسر شادی و شور را احساس کردیم امسال هم سالروز تولدت را به جشن مینشینیم و آرزو میکنم آنقدر زنده بمانیم تا به بار نشستن تو میوه شیرینم را با چشمان خود ببینیم   تعدادی از مهمانهای کوچک خانه ما و کادوی ما به کاوه ما کادو را ست با تم انگار عادت کردیم هدیه بدیم نمونش  چهار سالگی و سه سالگی خسته بود بعد تولد خوابید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!           ...

از تو یک نقاشی میکشم تو را با ان لبخند زیبایت فقط لبخند تو ماندگارتر و زیباتر از مونالیزاست به دنیا کاری ندارم شیرین من نمی دانم به چه زبان بابت تمام آنچه که با شکفتنت ارزانی ام کرده ای سپاسگزار باشم چه طولانی شده فاصله نوشتن هایم ولی بدان که هر لحظه و در هر مکان به یادتم     عشق ماشین هایی از این نوع اسم همشونم بلدی من برم خجالت بکشم برگردم   دست سازه های پسرک ما اماده برای رفتن به تولد علاقه مندی های جدید پسرک باغ وحش ولی فکر کنم به جا پرنده ها اون تمساح و خرس و بای...